قصد دارید تحصیل را متوقف و کسب و کار خودتان را راه بیندازید؟
زیبایی و سرعت تکنولوژی به شما اجازه میدهد تقریباً به همه چیز در سرتاسر دنیا دسترسی داشته باشید و تقریباً هر چیزی را میتوانید به صورت آنلاین فرا بگیرید.
با وجود این همه دسترسی به اطلاعات بسیاری از افراد در اینکه هنوز دانشگاه سریعترین راه رسیدن به موفقیت باشد تردید دارند. درستان را ادامه دهید یا خیر؟ برخی کارآفرینان پاسخ این سؤال را منفی میدانند.به عنوان مثال جدیدترین لیست میلیاردرهای نشریه فوربز ۴۰۰ ثروتمند اول دنیا را معرفی کرده که از این ۴۰۰ نفر ۶۳ نفر ترک تحصیل کرده بودند.
یکی از موسسین Whatsapp یان کوم احتمالاً یکی از افراد در لیست سال ۲۰۱۵ خواهد بود و جالب اینجاست که او هم از جمله افراد انصرافی از دانشگاه بوده است. پروفایل متواضعانه لینکدین یان کوم میگوید که او برای یاهو کمی کار کرده است، در سال ۱۹۹۵ به سختی از دبیرستان فارغ التحصیل شده و از دانشگاه ایالتی سن خوزه انصراف داده است. چرا افراد راه انصراف از تحصیل را در پیش میگیرند؟ شاید میلیاردر انصرافی دیگری مثلشان پارکر این ترند را برای ما روشنتر سازد:
پارکر به فوربز میگوید: «وقتی این حجم وسیع ابزارهای مختلف دانش و یادگیری در دسترس تمام دنیا قرار دارد، اهمیت تحصیلات رسمی کمتر و کمتر می شود. باید انتظار داشته باشیم که ظهور انواع جدیدی از کارآفرینان را که بیشتر دانش خود را از علم جویی خودشان کسب کردهاند و نه تحصیلات آکادمیک شاهد باشیم.»
خیلی ساده است که به این تعداد بالای صفرهای اعداد نگاه کنیم و با خود بگوییم من میخواهم پارکر یا کوم بعدی باشم. ولی قبل از آنکه به این هدف برسید باید برخی از باید و نبایدهای لازم جهت خروج از تحصیل و شروع یک کسب و کار را در نظر بگیرید:
از خودتان درباره انگیزهتان سؤال کنید.
خب پس فکر میکنید دانشگاه یعنی پول و زمان را دور ریختن…چرا؟ آنچه که در داستان خروج ار تحصیل موفقیت آمیز این میلیاردرها واضح است این بوده که پشت تصمیم آنها برای کارآفرین شدن کوهی از انگیزه و خواستن نهفته بوده است. زاکربرگ وقتی ترک تحصیل کرد داشت روی ایده اولیهاش در مورد فیسبوک کار میکرد. مایکل دل وقتی دانشگاه را کنار گذاشت کیتهای کامپیوتر را با گرفتن سفارش از مشتریان برای آنها میفرستاد. انگیزه برای ادامه کاری که پیش از آن شروع کرده بودند در تمامی این افراد وجود داشت و بیشتر آنها شروع ایدهشان از دانشگاه بوده است.
البته این نکته بدین معنی نیست که همیشه اینگونه است. مثل ری کراک مک دونالد یا دبی فیلدز سازنده کلوچههای Mrs. Fields. هر دوی آنها سابقه هیچگونه دانشگاه یا تحصیلات مرتبط با کسب و کار را نداشتهاند ولی شرکتهای بسیار موفقی را درست کردند. هیچکس نمیتواند بگوید که شما نمیتوانید ترک تحصیل کنید و موفق باشید ولی باید ابتدا از خود سؤالات درستی بپرسید.
چرا میخواهم ترک تحصیل کنم؟ انگیزه آتشینی که من در حال کار روی آن هستم چیست؟ من در کسب و کار یا تحصیلاتم الان چگونهام؟ عملکرد گدشته میتواند شاخص خوبی برای آینده باشد. اگر قدرت ریسک پذیری به موقع، انضباط، انرژی حفظ ثبات و نوآوری را نداشته باشید احتمالاً باید در مرزهای آکادمیک دانشگاه به دنبال یاد گرفتن و رشد دادن این مهارتها در خودتان باشید قبل از آنکه پس از انصراف از تحصیل و شروع یک کسب وکار سرتان به سنگ بخورد.
در مورد برنامههایتان با خانوادهتان صحبت کنید.
صحبت کردن در مورد برنامههایتان برای خروج از تحصیل به دلایل زیادی اهمیت دارد. این به شما کمک میکند تا برنامهتان را با افراد با تجربه تری که آنها را میشناسید و به آنها اعتماد دارید در میان بگذارید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط کور ایدههایتان را ببینید و همچنین میتوانند در طول کار شما را حمایت کنند. صادق بودن در مورد تصمیمتان برای خروج از تحصیل نشاندهنده بلوغ و شجاعت شماست حال آنکه صادق نبودن با خانواده و پنهان کردن برنامههایتان نشاندهنده مسؤولیت ناپذیری شماست. شما همچنین نیاز دارید تا افرادی که دوستشان دارید در مقاطع حساس از شما هم از نظر مالی و هم از نظر احساسی حمایت کنند. بنابراین داشتن پشتوانه آنها مهم است.
حتی بیل گیتس با وجود داشتن هوش بالا و غیرقابل انکار و انگیزه قوی، در مواقع سخت شروع کارآفرینی و پس از ترک تحصیل نیاز به حمایت خانواده داشت. حمایت خانواده تنها دلیلی بود که باعث شد وی مایکروسافت را به سیاتل یعنی جایی که نزدیک به خانه پدر و مادرش بود منتقل کند. مادرش به وی کمک کرد تا کارگری برای نظافت منزل و محل کار بیل فراهم شود و پدرش با تجربهاش به عنوان وکیل و راهنمای شرکتهای کوچک به او در هدایت استارتاپش یاری رساند.
در هر حال، ما هیچکدام از این راهها را تأیید یا رد نمیکنیم. دلایل زیادی وجود دارد که نیاز به تحصیلات را توجیه میکنند یا اینکه فواید خروج از تحصیل جهت رفتن به مسیر کارآفرینی را به یاد ما میآورند. ولی هر تصمیمی که بگیرید مهمترین تصمیم، متعهد بودن شما به خودتان و برخورداری از تخمینی درست از میزان مهارتهایتان، انگیزه و مصمم بودنتان است. هر دوی این راهها مزایای و چالشهای خاص خودشان را دارند و این بسته به شماست که تصمیم بگیرید کدامیک از آنها با تواناییهای شما در رسیدن به موفقیت بیشتر هم راستاست.