دسته‌بندی نشده

ده نقل‌قول قدرتمند از فیلم استیو جابز

                                         
 

1- «من منکر ارزش تحصیلات عالیه نیستم؛ فقط می‌گویم به قیمت تجربه تمام می‌شود.»

به گفته کارگردان فیلم جابز جاشوا مایکل استرن (Joshua Michael Stern)، استیو جابز بر این باور بود که تجارب زندگی در امر خلاق بودن نقشی حیاتی ایفا می‌کنند. استرن صحنه‌هایی محوری در فیلم خود قرار داده است که در آن استیو جابز جوان را نشان می‌دهد که در یک دوره خوشنویسی دانشگاه ثبت‌نام و به همراه دوستش دانیل کتکه (Daniel Kottke) به هندوستان سفر می‌کند. استرن می‌گوید: «درک فرهنگ، هنر و تاریخ به شدت برای جابز مهم بود. او اعتقاد داشت می‌توانید تجربیات زندگی را کسب کنید و از آن‌ها به عنوان یک مفهوم ضمنی برای کار دیگری که انجام می‌دهید، بهره برید، مثلاً برای شکل دادن به محصولی که به دنبال ایجاد آن هستید از آن کمک بگیرید.» این یکی از قوی‌ترین اصول موفقیت است که می‌توانیم از استیو جابز فرابگیریم: مجموعه گسترده‌ای از تجربیات زندگی در امر شکوفایی خلاقیت حیاتی است.

2- «بزرگترین هنرمندان همچون دیلن، پیکاسو و نیوتن ریسک شکست را به جان خریدند؛ و اگر ما می‌خواهیم بزرگ باشیم، ما نیز باید این‌گونه ریسک کنیم.»

استیو جابز برای ریسک کردن درنگ نمی‌کرد. اگر چیزی را می‌خواست، درخواست می‌کرد، حتی در سنین جوانی. زمانی که جابز دوازده ساله بود او با یکی از بنیان‌گذاران HP، بیل هیولت (Bill Hewlett) تماس گرفت و درخواست قطعات یدکی نمود. هیولت قطعات درخواستی را به جابز داد و برای یک شغل تابستانه او را استخدام کرد. یک بار جابز گفت: «شما باید حاضر به سقوط و سوختن باشید. اگر از شکست واهمه دارید، چندان به جایی نخواهید رسید، اغب افراد هرگز تلفن را بر نمی‌دارند تا تماس بگیرند. اغلب افراد هیچ گاه سوال و درخواست نمی‌کنند، و این است که افرادی که کارها را به انجام می‌رسانند با افرادی که فقط درباره آن‌ها رویاپردازی می‌کنند، جدا می‌کند.» به ندرت می‌توانید یک کارآفرین یا مدیرعامل موفق را پیدا کنید که هرگز ریسک شکست را به جان نخریده باشد. در واقع برای اغلب افراد موفق «شکست» مفهومی ندارد، آن‌ها نتیجه‌ای را می‌بینند که خروجی مورد نظر را به همراه نداشته است.

3 – «چگونه می‌شود یک نفر بداند چه چیزی می‌خواهد اگر آن را ندیده باشد؟»

استیو جابز به استفاده از گروه‌های کانونی (Focu Groups) اعتقادی نداشت. جابز به خلق محصولات فوق‌العاده‌ای معتقد بود که خودش تمایل به استفاده از آن را داشته باشد. برای نمونه، در سال ۲۰۱۰ چند نفر از ما متقاضی یک دستگاه سوم بین یک لپ‌تاپ یک گوشی هوشمند بود؟ اغلب افراد هیچ‌گاه تقاضای ساخت یک آیپد را نمی‌کردند، اما میلیون‌ها مصرف‌کننده آن را دیدند و دیگر نتوانستند بدون آن زندگی کنند و این دسته‌های کاملاً جدیدی از برنامه‌های کاربردی تجاری را به وجود آورد. جابز کسب‌وکار خرده‌فروشی را متحول کرد زیرا پرسش‌های بهتری را مطرح کرد. برای مثال، جابز نپرسید «چگونه فروشگاه بهتری از رقبایمان بسازیم؟» در عوض او پرسید «چگونه فروشگاه را دوباره اختراع کنیم؟» سعی نکنید کاری را بهتر انجام دهید؛ در عوض کار متفاوتی انجام دهید.

4 – «هر چیزی در اطراف شما که آن را زندگی می‌نامید به وسیله افرادی درست شده است که چندان باهوش‌تر از شما نبودند و شما این روند را می‌توانید تغییر دهید، می‌توانید آن را تحت تاثیر قرار دهید، می‌توانید چیزهایی را خود بسازید که دیگران بتوانند از آن‌ها استفاده کنند.»

اشتون کوچر آن قدر عاشق این نقل‌قول است که از آن در یک سخنرانی کوتاه استفاده کرده است و آن را به عنوان یکی از پرمحتواترین چیزهایی می‌داند که هنگام آماده‌شدن برای نقش استیو جابز فرا گرفته است. این نقل‌قول خود برگرفته از مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۵ برای Santa Clara Valley Historical Association است. بقیه این نقل‌قول هم به همان اندازه پرمحتوا است: «وقتی بزرگ می‌شوید به شما گفته می‌شود دنیا همین است که هست و شما باید فقط زندگی خود را بکنید و سعی کنید بیش از حد به در و دیوار نخورید … این زندگی خیلی بسته‌ای است. زندگی می‌تواند به مراتب گسترده‌تر باشد به محض این که یک حقیقت ساده را دریابید – هر چیزی در اطراف شما که آن را زندگی می‌نامید به وسیله افرادی درست شده است که چندان باهوش‌تر از شما نبودند … این باور غلط را کنار بگذارید که زندگی همین است که هست و شما فقط قرار است به همین صورت زندگی کنید به جای این که نشانی از خود بر روی آن حک کنید. به محض یادگیری این درس، دیگر هرگز همان انسان قبلی نخواهید بود.» فقط یک زندگی معمولی نداشته باشید؛ بلکه یکی برای خود بسازید.

5 – «من ترجیح می‌دهم که بر روی چشم‌اندازمان قمار کنم تا این که یک محصول «منم، همین طور» بسازم.»

استیو جابز به بزرگ خیال‌پردازی کردن اعتقاد داشت. در دهه ۱۹۷۰ رایانه‌های شخصی به بازار سرگرمی تنزل پیدا کرده بودند. چشم‌انداز جابز این بود: « رایانه را در اختیار انسان‌های عادی قرار دادن.» یک بار او گفت زیراکس می‌توانست کل صنعت رایانه را تسخیر کند زیرا دانشمندان زیراکس در مرکز تحقیقات PARC در حال توسعه اولین رابط کاربری گرافیکی بودند. به گفته جابز زیراکس شکست خورد زیرا «چشم‌انداز» آن محدود به ساختن یک دستگاه تکثیر دیگر بود. هیچ‌گاه قدرت یک چشم‌انداز جسورانه را در پیشبرد حرفه خود و دنیا دست کم نگیرید.

6 – «ما باید چیزهای کوچک را فراموش‌ناشدنی کنیم.»

افراد اندکی وجود داشتند که در مورد جزئیات بیشتر از جابز وسواس به خرج می‌دادند. همه داستان‌هایی از جابز شنیده‌ایم که مهندسان خود را دیوانه می‌کرد زیرا از نظر زیبایی ظاهر چیزی را در داخل رایانه دوست نداشت که هیچ‌کسی هرگز آن را نمی‌دید. از نظر او همه چیز مهم بود. یک مرکز تولید جعبه‌های مقوایی در ایالت کالیفرنیا واقع است که برای محصولات اپل جعبه تولید می‌کرد. یکی از مدیران کارخانه می‌گوید بین هزاران برندی که برای آن‌ها جعبه تولید می‌کردند، برای هیچ‌کدام به اندازه اپل مجبور نبودند به کوچک‌ترین جزئیات توجه کنند. استیو جابز خواسته بود جزئیات جعبه، طراحی لمسی باید دقیقاً همان چیزی باشد که خواسته شده است. زمانی که مشتریان یک جعبه آیفون را باز می‌کردند، باید زمینه مناسب را برای یک تجربه ویژه فراهم می‌کرد. افراد و کسب‌وکارهای فراوانی جزئیات و تجربه مشتری را نادیده می‌گردند که ناگزیر برند آن‌ها آسیب می‌بیند. جزئیات مهم است.

7 – «اینجا جای دیوانه‌‌هاست. نخاله‌ها. طغیان‌گران. مشکل‌سازان. وصله‌های ناجور. آن‌هایی که همه چیز را متفاوت می‌بینند … آن‌ها همه چیز را عوض می‌کنند. آن‌ها نژاد بشر را رو به جلو هل می‌دهند؛ و درحالی‌که ممکن است بعضی آن‌ها را دیوانه بپندارند، ما نبوغ آن‌ها را می‌بینیم.»

یک بار جابز گفت آن چه باعث شد مکینتاش این‌گونه فوق‌العاده شود این حقیقت بود که افراد انتخاب شده از سوی او برای کار روی این سیستم «موسیقی‌دانان و شاعران و هنرمندان و جانورشناسان و تاریخ‌دانانی بودند که بر حسب اتفاق دانشمندان علم رایانه نیز بودند.» این یک بینش پرمحتوا در مورد چگونگی ایجاد تیم‌های خلاق است. امروزه برای بسیاری از شرکت‌ها متداول است که افراد خلاق را نادیده بگیرند زیرا شرایط استخدام آنان را ندارند. جابز فقط متفاوت فکر نمی‌کرد؛ او متفاوت هم استخدام می‌کرد. نبوغ را در تنوع ببینید. گاهی هم افرادی را از خارج از صنعت خود استخدام کنید.

8 – «شما باید یک مشکل داشته باشید که قصد دارید آن را حل کنید؛ عیبی که می‌خواهید برطرف کنید.»

استیو جابز یکی از بزرگ‌ترین ارائه‌دهنده‌های جهان بود زیرا او همیشه مشکلی را شرح می‌داد که محصولش می‌توانست حل کند. معرفی فروشگاه موسیقی آیتونز در سال ۲۰۰۳ شاید بهترین نمونه این رویکرد باشد. در یک ارائه استیو جابز توانست افکار عمومی را تغییر دهد و مشتریان را قانع کند که به نفع آن‌هاست تا برای چیزی (آهنگ‌ها) پول پرداخت کنند که در آن زمان می‌توانستند به طریقی دیگر به رایگان به دست آورند. در این ارائه آیتونز جابز «جنبه‌های منفی و مثبت» وضع موجود را نشان می‌دهد و به دنبال آن «راهکار» خود را، آهنگ ۹۹ سنتی در فروشگاه موسیقی آیتونز، معرفی می‌کند. مخاطبان شما نیاز دارند که دریابند ایده شما چه مشکلی را حل می‌کند. نگذارید که آن‌ها حدس بزنند. به طور شفافی توضیح دهید.

9 – «[آن چه تصمیم می‌گیرید انجام دهید] باید چیزی باشد که نسبت به آن شور و شوق دارید زیرا در غیر این صورت پشتکار این را نخواهید داشت که آن را به سرانجام برسانید.»

استیو جابز معتقد بود که شور و شوق یک جزء حیاتی موفقیت است. او مدام درباره نقش شور و شوق صحبت می‌کرد، پس جای شگفتی نیست که این نقل‌قول در فیلم «جابز» شنیده شود. سخنرانی سال ۲۰۰۵ استیو جابز در جشن دانش‌آموختگی دانشگاه استنفورد میلیون‌ها بار دیده شده است و در این مراسم عقاید او در مورد شور و شوق، بیش از هر زمانی به طور شفافی بیان می‌شود. در آن روز جابز به دانش‌آموختگان گفت: «شما باید چیزی را پیدا کنید که عاشق آن هستید… کار شما بخش بزرگی از زندگی شما را پر خواهد کرد و تنها راهی که بتوانید حقیقتاً احساس رضایت کنید این است که چیزی را انجام دهید که معتقدید کار بزرگی است؛ و تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق چیزی باشید که انجام می‌دهید. اگر هنوز آن چیز را پیدا نکرده‌اید، باز هم دنبالش بگردید. کوتاه نیایید. همچون همه مسائلی که به دل مربوط می‌شود، وقتی آن را پیدا کنید خودتان متوجه می‌شوید.» شاید این بزرگ‌ترین توصیه شغلی باشد که تاکنون بیان شده است، البته به استثنای شماره ۱۰٫

10 – «در زندگی کارهای زیادی برای انجام وجود دارد و هم اکنون ما تصمیم گرفته‌ایم که این کار را انجام دهیم، پس بیایید آن را فوق‌العاده کنیم.»

این نقل‌قول بهترین توصیه‌ای است که جابز به مدیر ارشد خلاقیت دیزنی، جان لستر (John Lasseter) داد. مدت‌ها قبل از این که لستر، انیماتور ارشد دیزنی شود، او اولین ملاقات خود را با استیو جابز پس از این که پیکسار (Pixar) را در سال ۱۹۸۶ خرید به خاطر می‌آورد. لستر در آن زمان روی یک فیلم کوتاه کار می‌کرد و در پایان آن ملاقات لستر می‌گوید استیو جابز از او خواست یک کار را انجام دهد: «آن را فوق‌العاده کن.» فیلم کوتاه Tin Toy توانست اولین جایزه اسکار را که به یک انیمیشن رایانه‌ای داده شده بود تصاحب کند و زمینه را برای چیزی که به بعداً به داستان اسباب‌بازی (Toy Story) تبدیل شد، فراهم نمود. لستر این داستان را چند بار بازگو کرده است. به گفته لستر آن جمله – آن را فوق‌العاده کن – در مورد هر فریم از هر فیلم پیکسار که او روی آن کار کرده است اعمال شده است.

آیا هر چیزی که انجام می‌دهید تا جایی که ممکن است فوق‌العاده است؟ این ممکن است مهم‌ترین پرسشی باشد که باید به عنوان یک رهبر از خود بپرسید. مشتریان شما سزاوار چیزی کمتر از این نیستند. فقط یک چیزی درست نکنید؛ آن را فوق‌العاده کنید.

 

 منبع http://www.businesstrend.ir


 

سایر مقالات

 
مقالات مرتبط :
 

8 کاری که افراد موفق در طول روز انجام می دهند

به این دلایل است که هنوز پولدار نیستید!

   

کارشناس رسمی دادگستری

کارشناس رسمی دادگستری، کسی است که بر مبنای قانون کانون کارشناسان دادگستری، دارای وظایف کارشناسان رسمی است و در صورت ارجاع امر به او، باید به طور رسمی، درباره یک موضوع، اعلام نظر کند و می تواند در مواردی که قاضی یا متقاضی برای تصمیم نهایی نیاز به اظهار نظر تخصصی دارد و پرونده را به آن ها ارجاع می دهد با مطالعه کامل پرونده ابراز نظر کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *