دلایل واقعی عدم خوشحالی شما در محل کار
با بررسی عمیق تر، به دلایل اصولی تری می رسید که باعث عدم خوشحالی شما در کارتان می شوند . ارزیابی جایی را که می خواهید در کار یا حرفه خود در آن باشید و بررسی عمیق ترعدم علاقه خود، راهی برای رسیدن به راه حل مناسب برای رفع این مشکل است.
در ادامه 8 دلیل واقعی عدم خوشحالی شما در کارتان و راه حل رفع آنها آورده شده است :
آنچه شما می گویید : من در کارم خسته ام.
دلیل واقعی : تلاش های شما مورد توجه قرار نگرفته است.
نشانه ها : شما احساس بی انگیزگی می کنید. به دنبال فرار از انجام کار اصلی خود هستید مثلا در محل کار خود به دانلود برنامه های مورد علاقه خود می پردازید یا خرید اینترنتی انجام می دهید.
راه حل : بازخوردها را دنبال کنید.
اگر از کار خود خسته هستید و برایتان کسالت آور است، این می تواند به دلیل انجام کار یکنواخت به مدت طولانی و اینکه شما به دنبال یک تغییر هستید، باشد. همچنین می تواند به این دلیل باشد که شما احساس می کنید به تلاش زیاد شما در کار، توجه شایسته ای نمی شود. اگر علت آن هر کدام از این دو مورد می باشد، گرفتن بازخورد از رئیس تان بهترین راه حل می باشد.
Tiffani Murray یک متخصص منابع انسانی، می گوید : در بسیاری از مواقع یک ناظر یا رئیس از اینکه زیردست او می خواهد پیشرفت کند، آگاه نبوده و به آن توجه لازم را ندارد. اگر شما چیزی نگویید و فقط کار خود را به خوبی انجام دهید، آنچه معمولا به ذهن رئیس شما می رسد این است که « اجازه بده این فرد در این شغل باقی بماند». شما باید ابتکار به خرج دهید و به رئیس خود بفهمانید که «من فرصت های بیشتری برای یادگیری چیزهای بیشتری می خواهم». پس در انجام هر پروژه بازخورد لازم را از رئیس خود بگیرید تا مانع دلسرد شدن خود و در نتیجه یافتن انگیزه کافی برای ادامه کار شوید.
آنچه شما می گویید: ساعت کاری بسیار طولانی است.
دلیل واقعی : شما مسئولیت های کاری بسیار زیادی دارید و نمی توانید بخشی از آنها را برگردانید و قبول نکنید.
نشانه ها : شما اولین فردی هستید که به محل کار خود وارد و آخرین فردی هستید که خارج می شود. حتی وقتی سرکار خود نیستید، مدام در فکر کارهای خود هستید.
راه حل : با رئیس خود درباره یافتن راه های مناسب برای سازماندهی و اولویت بندی بهترحجم کاری تان صحبت کنید.
Murray می گوید: برخی از افراد نمی توانند به مسئولیت های اضافی که به آنها داده می شود، نه بگویند. در بعضی موارد این امر به دلیل ترس از مشکلات مالی احتمالی است. شما باید با رئیس خود درباره حجم کاری تان صحبت کرده و در خصوص چگونگی سازماندهی آن، به ایده های بهتری برسید.
به صورت ایده آل این بحث موجب می شود چشمان رئیس شما روی میزان کاری که انجام می دهید و اینکه در 40 ساعت کاری هفته انجام این حجم کار غیر ممکن است، باز می شود.همچنین رئیس می تواند در اولویت بندی کارها و تعیین مهلت هایی برای انجام برخی از کارها به شما کمک کند. این می تواند به شما فرصتی برای نفس کشیدن بدهد.
آنچه شما می گویید : من از همکارانم متنفرم
دلیل واقعی : مشکل می تواند فرهنگ سازمان باشد نه افراد آن.
نشانه ها : شما بسیار زیاد در حال بحث کردن با دیگران هستید.
راه حل : اگر فرهنگ سازمان متناسب با شما نیست، باید تغییرمحل کار خود را بررسی کنید.
اگر فرهنگ محل کار شما با شخصیت تان همخوانی نداشته باشد، روی احساس و رفتار شما با دیگران موثر است. به عنوان مثال اگر نوع کار شما رقابت بین همکاران ایجاد می کند و نوع شخصیت شما به رقابت علاقه ای ندارد، شما به تدریج از همکارانی که در حال رقابت با شما هستند، متنفر می شوید درحالی که آنها فقط در حال انجام وظایف خود هستند.
اگر رها کردن شغل تان امکان پذیر نیست، استرس محیط کاری خود را کاهش کنید. اگر افرادی هستند که شما از آنها متنفرید، ساعت ناهار خود را قبل یا بعد از ساعت غذای آنها قرار دهید. یا میز غذای خود را تغییر دهید. همچنین به پایان بازی فکر کنید. Murray می گوید: بر کارتان و اهدافتان تمرکز کنید. یک مدت زمان 18 تا 24 ماهه برای خود تعیین کنید. در طول این مدت برای ارتقا یافتن تلاش کنید. سپس جستجو برای شغل بعدی خود را آغاز کنید. قبل از انجام هر کار جدی، متوجه می شوید که دوستان کاری اغلب در همان زمانی که در آن شغل هستید، با شما هستند. سعی کنید به جای آن روابط دوستی خود را در خارج از محیط کار تقویت کنید.
آنچه شما می گویید : من دستمزد کمی می گیرم.
دلیل واقعی : شما احساس می کنید سرکوب شده و نیازهایتان برآورده نشده است.
نشانه ها : شما به فیش حقوقی خود نگاه کرده و گله می کنید.
راه حل : به دنبال فرصت های موجود برای خودتان نه فقط با هدف ارتقای خود به شغلی با درآمد بیشتر بلکه با هدف کمک به رشد بیشتر سازمان (شرکت) باشید.
مسلما کسب درآمد بیشتر زندگی را راحت تر می کند ولی موجب شادی و رضایت دائمی شما نمی شود. شما باید رشد کنید، کار کنید و در ازای آن احساس رضایت کسب کنید.
از رئیس خود درباره راه های کمک و همکاری با تیم های کاری سوال کنید. ایده های خود برای افزایش کارایی فرآیندها را به او بگویید. ایده ای برای محصول جدید دارید؟ وقتی کسب درآمد تنها دلیل شما برای کار نیست، علاقه مند به انجام کار بوده و در آن احساس مفید بودن و موثر بودن می کنید.
آنچه شما می گویید : احساس می کنم در این کار گیر افتاده ام.
دلیل واقعی : کارتان برای شما کسالت آور و غیر چالشی شده ولی هنوز ترک شغل یک گزینه برایتان نیست.
نشانه ها : شما از شنبه (روز اول کاری) وحشت دارید و روزها برای شما بسیار طولانی است.
راه حل : به دنبال انگیزه ها و مشوق هایی خارج از محیط کار باشید.
Nicole Williams یک متخصص شغلی می گوید: برای انگیزه دادن به خودتان یک مشاور شغلی پیدا کرده و دلیل انتخاب حرفه خود را پیدا کنید یا اینکه خودتان مشاور فرد دیگری شوید. اغلب انگیزه دادن به دیگری می تواند در شما نیز به خوبی انگیزه ایجاد کند.
Williams ادامه می دهد: اگر این کار موثر نبود، به دنبال انگیزه و مشوق در کار خود نباشید. فعالیت های فیزیکی برای شما مفید است. پیاده روی کنید، بدوید یا هر کار دیگری که دوست دارید انجام دهید. وقتی کاری را که علاقه دارید انجام می دهید، در روزهای کاری خود کمتر دچار کسالت و بی حوصلگی می شوید. با رئیس خود برای گرفتن مسئولیت بیشتر صحبت کنید. انجام یک چیز جدید در کار، می تواند برای شما نجات بخش باشد.
آنچه شما می گویید : من از رئیسم متنفرم
دلیل واقعی : رئیس شما به تلاش هایتان توجه لازم را نمی کند و به همین دلیل احساس رنجش و عدم قدردانی می کنید.
نشانه ها : وقتی اسم رئیس خود را می بینید یا صدای او را می شنوید، عضلات تان منقبض می شود.
راه حل : از رئیس خود بخواهید بازخورد عملکرد شما را بدهد و شما نیز به او بازخورد بدهید.
اگر رئیس تان مدام به شما بگوید چه کار کنید ولی به تلاش های شما اهمیت ندهد و یا سبک مدیریتی او متناسب با نوع شخصیت شما نباشد، ایجاد تنفر نسبت به او طبیعی است.
Williams یک متخصص شغلی می گوید : در بیشتر مواقع روسا نمی دانند که آنچه آنها انجام می دهند، موجب ایجاد مشکلات می شود. اگر رئیس شما زیاد داد می زند، مثلا به او بگویید: « من می دانم که شما ناامید شده اید و اینکه این یک شغل سختی است ولی تلاش می کنم آن را بهتر انجام بدهم، اگرلطف کنید سر من داد نزنید.» رئیس معمولا جواب می دهد: « من نمی دانستم صدایم را تا این حد بالا می برم»
آنچه شما می گویید : من شغل اشتباهی را انتخاب کردم.
دلیل واقعی : شما از رویاهایتان دست برداشته اید.
نشانه ها: احساس نارضایتی می کنید و کارتان چیزی است که باید انجام دهید نه چیزی که از آن لذت می برید.
راه حل : رویاهای خود را خارج از محل کار خود دنبال کنید.
ممکن است والدین شما شغل تان را برایتان انتخاب کرده باشند یا سال های زیادی برای کسب مدرکی تلاش کرده اید و حالا فهمیده اید که از این شغل متنفرید. در هر صورت شما رویا هایتان را دنبال نمی کنید و در نتیجه اشتیاق خود را از دست می دهید.
از خودتان بپرسید : حقیقیت پشت رویاهای امروز من چیست و چطور می توانم رویاهای خود را تحقق ببخشم؟
آنچه شما می گویید : من به سقف خورده ام.
دلیل واقعی : شما کنترل روی حرفه خود را از دست داده اید .
نشانه ها : شما احساس می کنید در حرفه تان قدرتی ندارید و هیچ راهی به جز شغلی که در آن هستید، وجود ندارد.
راه حل : با جایی که می خواهید در آن باشید ارتباط برقرار کنید و برای رسیدن به آن کمک بگیرید.
سال هاست که در یک اتاق کوچک کار یکنواختی انجام می دهید و به سختی هزینه های زندگی خود را تامین می کنید، ولی هیچ راهی برای تغییر نمی یابید. یا شاید شرکت محل کار شما کوچک است و فرصت های پیشرفت کمی در آن وجود دارد یا شما به دنبال شغل دیگری بوده اید، ولی آن را نیافتید.
Shipley یک متخصص شغلی می گوید : شما باید یک مسیر شغلی جدید برای خودتان ایجاد کنید. منتظر نباشید که ناگهان رئیس تان به شما توجه ویژه ای کند. در عوض شما باید تصمیم بگیرید که چه شغلی را می خواهید و به سمت آن حرکت کنید. با رئیس خود درباره فرصت های پیشرفتی که برای شما در کار وجود دارد، صحبت کنید. با بخش منابع انسانی در مورد فرصت های شغلی خالی در بخش های دیگر که مناسب شما است، بحث کنید. دوره های آموزشی لازم که جذابیت شما را برای کارفرما افزایش می دهد را بگذرانید. با انجام این موارد کنترل حرفه خود را بدست می گیرید.
منبع | https://finance.yahoo.com |
تحقیق و ترجمه | گروه بازارکار و اشتغال کارشناس رسمی دادگستری |
سایر مقالات |
مقالات مرتبط :
خودتان را در 5 سال بعد در کجا می بینید؟ |
|
چگونه از گوش هایتان در مصاحبه شغلی استفاده کنید؟ |
|
رزومه چیست؟ |
|
مذاکره در مورد حقوق در جلسه مصاحبه |